آیلین اسماعیل پورآیلین اسماعیل پور، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 25 روز سن داره
راشینراشین، تا این لحظه: 6 سال و 1 ماه و 20 روز سن داره

آیلین و راشین، شمعهای روشنی بخش زندگیمون

10 ماهگی راشین

راشین جونم علاقه زیادی به موسیقی داره و وقتی که تلویزیون موزیک پخش میکنه, میره جلوی تلویزیون و پاشو میکوبه زمین و برای خودش میرقصه. هنوز هم بیشتر مواقع با موزیک راحتتر میخوابه. کنترلهای تلویزیون هم از اسباب بازیهای مورد علاقه راشین هستش و جدیدا میگیره سمت تلویزیون و دکمه هاشو میزنه. راشین گلم الان دیگه تقریبا همه چی میخوره و غذای روزانمون رو دوست داره. ولی علاقه خاصی به ماکارونی داره و خیلی با لذت میخوره. به همین خاطر معمولا شبها قبل از خواب بهش ماکارونی میدم تا بلکه سیر بشه و خوب بخوابه. ولی باز هم زیاد بیدار میشه و شیر میخوره. جالبه که خیلی دوست داره خودش غذا بخوره, بطوریکه تا یه قاشق و بشقاب پیدا میکنه, سریع قاشق رو میزنه به بشقاب و بعد...
21 دی 1397

قهر و آشتی جالب

چند وقت پیش اتفاق جالبی افتاد که دوست داشتم اینجا موندگارش کنم. قضیه از این قرار بود که آیلین کاغذ و قلم بدست گرفته بود و به کارهای من و بابا و راشین علامت تیک و ضربدر میداد. وقتی که برگه اش رو بهم نشون داد دیدم که به باباش تیک زده و برای من چند تا تیک و چندتا ضربدر. من هم توی برگه اسم آیلین رو اضافه کردم و بهش ضربدر زدم. با اینکار آیلین ناراحت شد و گریه کنان رفت توی اتاقش و در رو بست. من براش یه قلب و یه لبخند کشیدم و از زیر در انداختم توی اتاقش. چند لحظه بعد آیلین هم عکس یه قلب شکسته و یه شکلک ناراحت کشید و از زیر در بیرون انداخت. این کارش برام خیلی جالب بود. این بار من شکلک بوس فرستادم براش و اون هم در جواب شکلک خوشحال فرستاد و به...
10 دی 1397

شب یلدای 97

امسال اولین شب یلدای راشین عزیزم بود و آیلین هم بیشتر از سالهای قبل مفهوم اون رو فهمیده بود و مشتاق چیدن وسایل یلدا بود. البته دو روز قبل از یلدا توی مدرسه آیلین جشن گرفته و نقاشی هم کشیده بودن و کلی بهشون خوش گذشته بود. با وجود اینکه دایی جعفر دعوتمون کرده بود ولی نمیخواستیم اونجا بریم و قرار بود تنها باشیم. تا اینکه همون روز دوست خوبمون, خاله سمانه که بهمون نزدیک بودن دعوت کردن. چون میدونستیم به بچه ها خوش میگذره, دعوتشون رو قبول کردیم و خورشت فسنجونمون رو بردیم اونجا و دور هم نوش جان کردیم. آیلین تونست کلی با سورنا و ساینای عزیز بازی کنه و راشین هم از تماشای بازی بچه ها لذت میبرد و با وجود اینکه خیلی کم خوابیده بود ولی سرحال بود و با ...
8 دی 1397
1